دانشمندان با انجام تحقیقاتی به دلیل آزار دهنده بودن مکالمات تلفن همراه دیگران پی بردند.
محققان متوجه شدند زمانی که شما به مکالمه یک نفر با موبایل گوش میدهید، فقط نیمی از حرفهای آنها را میشنوید و به همین دلیل مغز باید تلاش بیشتری برای فهمیدن صبحتهای آنها کند.
دانشمندان دانشگاه کرنل در نیویورک متوجه شدند انسانها با گوش دادن به مکالمه یک نفر با موبایل نمیتوانند پیشبینی کنند که فرد چه چیزی خواهد گفت، چرا که آنها آخرین صحبتهای طرف مقابل را نشنیده اند.
بنابراین مغز آنها باید دو برابر حد معمول کار کند تا محتوای کامل این مکالمه را متوجه شده و فضاهای خالی در مکالمه را پر کند.
این تحقیقات که در نشریه علوم روانشناسی به چاپ رسیده است نشان میدهد که چرا زمانی که فردی با صدای بلند در محل کار، قطار یا تاکسی با موبایل خود صحبت میکند ما این مکالمه را آزاردهنده میبینیم.
لارن امبرسون که در این تحقیقات شرکت داشته است در این باره گفت: گوش دادن به مکالمات تلفن همراه یک شخص بسیار برای ما ناراحت کننده است. جالب این جاست که شما معمولا نمیتوانید توجه خود را از این مکالمات بردارید.
تحقیقات ما نشان میدهد زمانی که ما به مکالمه یک نفر با موبایل گوش میدهیم نسبت به زمانی که دو نفر با یکدیگر در برابرمان صحبت میکنند کنترل کمتری برای توجه نکردن به این صحبتها داریم. از آنجایی که این مکالمات بیشتر حواس ما را پرت میکند و ما نمیتوانیم توجه خود را از آنها دور کنیم به شدت دچار عصبانیت میشویم.
زمانی که ما به نیمی از مکالمه دو نفره گوش میدهیم، اطلاعات کمتری دریافت میکنیم و نمیتوانیم صحبتهای آینده را پیشبینی کنیم و به همین دلیل باید توجه بیشتری به مکالمه یک شخص داشته باشیم.
معمولا زمانی که ما سعی میکنیم به طور مخفیانه به صحبتهای شخصی گوش دهیم سعی میکنیم صحبتهای آینده آنها را نیز پیشبینی کنیم اما انجام این کار در مکالمات موبایلها بسیار سختتر است.
این مطالعات نشان میدهد شنیدن مکالمات یک نفر با تلفن همراه میتواند تاثیر بدی روی فعالیتهای روزانه ما داشته باشد و در فعالیتهایی مانند رانندگی اخلال ایجاد کند.
بر اساس گزارش آژانس ارتباطات بینالمللی در حال حاضر نزدیک به 4.6 میلیارد نفر در جهان از تلفن همراه استفاده میکنند که تقریبا دو سوم جمعیت جهان را شامل میشود.
روزي زني روستايي که هرگز حرف دلنشيني از همسرش نشنيده بود، بيمار شد.
شوهر او که راننده موتور سيکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى کرد، براى اولين بار همسرش را سوار موتورسيکلت خود کرد.
زن با احتياط سوار موتور شد و از دست پاچگي و خجالت نميدانست دستهايش را کجا بگذارد، که ناگهان شوهرش گفت: مرا بغل کن.
زن پرسيد: چه کار کنم؟ و وقتي متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد.
با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خيس نمود.
به نيمه راه رسيده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند. شوهرش با تعجب پرسيد: چرا؟ تقريبا به بيمارستان رسيده ايم.
زن جواب داد: ديگر لازم نيست، بهتر شدم. سرم درد نمي کند.
شوهر، همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ساده "مرا بغل کن" چقدر احساس خوشبختى در قلب همسرش باعث شده که در همين مسير کوتاه، سردردش را خوب کرده است.
عشق چنان عظيم است که در تصور نميگنجد. فاصله ابراز عشق دور نيست. فقط از قلب تا زبان است و کافي است که حرفهاي دلتان را بيان کنيد.
مهم نیست که چقدر رویا بافته بودم
برای دلم از روزهای بودن تو
مهم نیست که ...
مهم این است که
من دیگر تو را ندارم
و تو دیگر مهربانی های ِ دل من را ...
مهم این است که
من دارم می روم
دارم از همه آن نشانی های ساده
که رد قدم های تو را داشت می روم
جاودانه باشد برایت
هرچه تو جاودانه می خواهی اش
برقرار بماند برایت
لحظه های ِ خوش ِ زیستن ...
وکاش دیگر
برای هیچکس دریغ یک خوب نباشی .